عید قربان، پاک ترین عیدها است زیرا عید سر سپردگی و بندگی است، عید بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است.
هرگز[نه] گوشتهای آنها و نه خونهایشان به خدا نخواهد رسید ولى[این] تقواى شماست که به او میرسد اینگونه[خداوند] آنها را براى شما رام کرد تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت نموده به بزرگى یاد کنید و نیکوکاران را مژده ده.(سوره حج، آیه ۳۷)
عید قربان عید نزدیک شدن دلهایی است که به قرب الهی رسیده اند.
عید قربان عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو است.
عید رهایی از تعلقات
عید قربان كه پس از وقوف در عرفات"مرحله شناخت" و مشعر "محل آگاهی و شعور" و منا "سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق" فرامى رسد، عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است. در این روز زائر بیت الله الحرام، اسماعیل وجودش را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا كرده، قربانی مى كند تا سبك بال شود.
ریشه قربانی کردن
فلسفه قربانی کردن به دوران ماقبل تاریخ برمیگردد. انسان اولیه که از درک عظمت خالق متعال و فهم طبیعت عاجز بود، برای به دست آوردن ترحم خدایان خیالی خود، دست به قربانی کردن حیوانات و انسانها میزده، این رسم نزد همه ملل و ادیان به عناوین مختلف موجود بوده است. وقتی که دو فرزند آدم ابوالبشر هابیل قوچی و قابیل مقداری گندم را بهعنوان قربانی به بارگاه خداوندی تقدیم نمودند. به دستور و روال آن زمان آتشی از آسمان آمده، قربانی هابیل را سوخت، که این علامت مقبولیت بودi و قربانی قابیل به حال خود باقی ماند.
در قرآن مجید این واقعه تاریخی چنین آمده است:
«اذ قربا قربانا فتقبل من احدهما و لم تقبل من الاخر» (سوره مائده، آیه 27)
وقتی که (هابیل و قابیل، پسران آدم) قربانی تقدیم کردند از یکی (یعنی هابیل) پذیرفته شد و از دیگری (قابیل) پذیرفته نشد.
بعد از آن این عمل در تمام ادیان سماوی بهعنوان یک عبادت و ذریعه قرب و در مناسبات و مواقع خاص بهعنوان یک دستور و آیین جای ماند. اینجاست که میبینم تمام ملتها اعم از پیروان ادیان سماوی و غیر سماوی با ذبح حیوان یا صدقه دادن پول و کالا به بارگاه خداوندی یا معبودهای باطل خویش تقرب میجویند.
تاریخچه و فلسفه قربانی کردن در عید قربان
حضرت ابراهیم در شب هشتم ذیحجه خواب دید فرشتهای بر فراز سرش ایستاده و میگوید: ای ابراهیم! پروردگار تو میفرماید اسماعیل فرزند خود را برای من قربانی کن؛ آن حضرت وحشتزده از خواب بیدار شده و در حیرت بود که این خواب شیطانی و یا از تلقینات الهی بوده است. شب عرفه نیز همان خواب را دید و در شب عید قربان نیز همین خواب را دید و یقین او زیاد گشت و صبح روز عید قربان ابراهیم خلیل با همسرش هاجر وداع کرده و با اسماعیل از خانه بهسوی منا روی نهادند. وقتی به منا رسیدند، جریان خواب خود را به فرزندش بازگو کرد و اسماعیل در واکنش به این سخن پدر چنین گفت: ای پدر بزرگوار من اگر هزار جان داشتم، همه را به فرمان الهی قربان میکردم و تسلیم امر الهی میشدم.
ابراهیم چون در منا به جمره اول رسید، شیطان آمد که او را تعرض کند، هفت سنگ بهسوی او انداخت و در جمره دوم و سوم هم هفت سنگ پرتاب کرد. این رمی جمرات از آن زمان به بعد جزوه مناسک حج گردید. پس هنگامیکه پدر و پسر حکم خدا را گردن نهادند، ابراهیم پیشانی پسر را بر زمین نهاد و تیغ را بر حلق او گذارد اما ذرهای از پوست و گوشت و رگ او بریده نشد و سرانجام از طرف حق سبحانه و تعالی ندا آمد که عمل ابراهیم مقبول درگاه ما شد و آن را پسندیدیم و به امر الهی قوچی را بهعنوان قربانی بهجای فرزندشان، ذبح کردند. که این قضیه مبنای عید قربان و فلسفه قربانی کردن در این روز در اسلام هم قرار گرفت.
فلسفه قربانی کردن نفس
قربان عبارت از کارهای نیکی است که انسان بهوسیله آن بخواهد خود را به رحمت خداوند نزدیک کند، بنابراین عمل نیکی که انسان انجام دهد تا بدان وسیله خویشتن را به رحمت حقتعالی نزدیک سازد آن کار را قربان گویند؛ مانند فرمایش رسول اکرم(ص) که فرمود: نماز موجب تقرب و نزدیکی هر پرهیزکار به رحمت پروردگار است.
بدیهی است که مراد از تقرب به خدای تعالی، قرابت زمانی و مکانی نیست چراکه بین خالق و مخلوق هیچگونه خویشاوندی وجود ندارد بلکه منظور آن است که از راه طاعت و انجام کارهای شایسته میتواند مشمول الطاف الهی قرارگرفته و به رحمت او نزدیک شود. بالاترین و عالیترین مصداق «قربان»، جهاد با نفس و گشتن و از بین بردن رذایل نفسانی و اخلاقی است که در حدیث شریف «موتوا قبل ان تموتوا» یعنی بمیرید پیش از آنکه شما را بمیرانند، بدان اشارهشده دارد. معنای «موتوا» در حدیث فوق این است که نفسانیت خود را ذبح کنید و از منیت ها و هواهای نفسانی کاملاً جدا شوید تا به جوار قرب الهی دستیابید.
دنیای مادی ، دنیایی است که انسان از هر لحاظ وابسته به آن میگردد. چه به پول، مقام، شهرت، شهوت و از همه مهمتر خانواده.
احساس علاقه به بعضی از موارد فوق مؤثر و زیبا و برای بعضی موارد، مضر و غیراخلاقی است. ولی بهصورت کلی وابستگی انسان به اغلب این موارد باعث سقوط درجه انسان و از همه مهمتر موجبات لغزش آدمی در راه بندگی و اطاعت فراهم میگردد.
وابستگی انسان به یک چیز یا فرد غیر معصوم باعث به وجود آمدن یک نوع شرک در تفکر آن فرد میشود.
حضرت ابراهیم درسی را به ما آموزش داد که نباید بشریت آن را از یاد ببرد و آنهم بندگی بدون قید و شرط و با هزینهی کلان است.
این پیامبر تنها بتشکن نبودند،بلکه نفس شکن نیز بودهاند.
شاید در اصل فرزند، فردی عزیز و پارهی جان انسان باشد ولی خداوند بزرگوار عزیزتر و بسیار گرامیتر از فرزند آدمی است .آنهم فرزندی به نام اسماعیل که معصوم و جز اولیا الله است.
فلسفه عید قربان
قربانی رمز فداكاری و از خودگذشتگی و دادن جان در راه محبوب و حد نهایی تسلیم در برابر معبود است یعنی همچنان كه خون این قربانی را در راه تو ای خالق یكتا بیدریغ میریزم حاضرم بدون هرگونه تعقل در راه دفاع از حریم دین و اجرای فرامین آسمانی تو از جان خود نیز بگذرم و خون خود را تقدیم پیشگاه اقدست نمایم.
زمانی كه حیوانی در روز عید قربان در وادی منا به دست حجاج مسلمان ذبح میشود و نغمه روحانی "بسمالله وجهت وجهی للذی فطر السموات والارض" طنین در فضای قربانگاه میافکند خاطره اعجابانگیز و الهامبخش دو عبد موحد و دو بنده با اخلاص خدا ابراهیم و اسماعیل را در دلها زنده میسازد.